موضوع تکامل موجودات زنده :
کوچک ترین واحدی است که می تواند تکامل پیدا کند . گزینش طبیعی متضمن بر هم و کینش بین افراد و محیط پیرامونش است ، ولی مسلم است که افراد تکامل نمی یابند . تکامل فقط به صورت تغییر در نسبت های تقریبی از تفاوت های موجود در یک جمعیت طی نسل های متوالی ، قابل سنجش است . افزون بر این ، گزینش طبیعی قادر است فقط آن دسته از تفاوت هایی را که توراث پذیرند تضعیف یا تشدید کند .
یک موجود ممکن است از طریق تجارب شخصی در طول عمر خود دستخوش تغییراتی شود و چنین ویژگی های اکتسابی حتی ممکن است سبب سازگاری ارگانیسم با محیطش گردد ، ولی هیچ گونه شاهدی مبنی بر این که صفات اکتسابی می توانند موروثی شوند در دست نیست . ما باید سازش های یک ارگانیسم را که از طریق تلاش های خود کسب می کند ، از سازش های ذاتی که طی نسل های متوالی به عنوان نتیجۀ گزینه طبیعی در یک جمعیت ایجاد می شوند ، مجزا سازیم .
تأکید بر این نکته لازم است که ویژگی های گزینش طبیعی ، محلی و زمانی هستند . عوامل محیطی در محل ها و زمان های مختلف تغییر می کنند . سازش ممکن است در موقعیتی بلا استفاده یا حتی در شرایط دیگر مرگبار باشد . کیفیت موقعیت گزینش در تجربۀ معروف زیر مشهود است .
یکی از مستند ترین و کامل ترین تجربه هایی که دربارۀ گزینش طبیعی صورت گرفته است مربوط به شب پرۀ فلفل نمکی با نام علمی « بیستون بتو لاریا » است . در منطقۀ منچستر ، در سال 1848 ، شمار بیدهای تیره رنگ بسیار کم بود ولی در سال 1898 ، همین بیدها 99 % کل جمعیت شب پره ها را تشکیل می دادند . این امر ناشی از این بود که علت ملانیسم صنعتی* و آلوده شدن محیط زیست ، رنگ درختان « سپیدار » به تیرگی گراییده بود . ملانیسم صنعتی هم چنین بر صدها وگونۀ دیگر شب پرۀ در مناطق آلوده شده تأثیر گذاشت . شب پره های سفید در زمینۀ تیره تر بهتر رؤیت می شدند و توسط دشمنان خود ، مثلاً پرندگان ، صید شده و از تعدادشان کاسته می شد . شب پره های سیاه به دلیل سازگاری بهتر گزینش یافته و در نسل های پیاپی ، بر تعدادشان افزوده می شد . پس از پایان یافتن آلودگی و پاکیزه شدن محیط شب پره های « بیستون » دارای رنگ روشن مجدداً افزایش یافتند و به فراوانی اولیۀ خود رسیدند . این نکته که ملانیسم صنعتی مثالی از وراثت صفات اکتسابی نیس ، مهم است . محیط ، صفات مطلوب را خلق نمی کند ، بلکه فقط روی گوناگونی های موجود در جمعیت تأثیر می گذارد و از ماندگاری و زادآوری برخی نسبت به دیگران پشتیبانی می کند . گزینش طبیعی جمعیت ها را اصلاح می کند . در این مثال ، از زاد آوری شب پره های تیره رنگ حمایت می کند ، زیرا شب های
پره های روشن ِ قابل ِ رؤیت به طور گسترده ای توسط پرندگان خورده می شوند و در نتیجه زادگان کم تری را از خود به جای می گذارند
Biston betularia-1
* industrial melanism : تیره رنگ شدن تدریجی جمعیت ارگانیسم ها در مناطق صنعتی بر اثر دوده .
Populous alba-2
کوچک ترین واحدی است که می تواند تکامل پیدا کند . گزینش طبیعی متضمن بر هم و کینش بین افراد و محیط پیرامونش است ، ولی مسلم است که افراد تکامل نمی یابند . تکامل فقط به صورت تغییر در نسبت های تقریبی از تفاوت های موجود در یک جمعیت طی نسل های متوالی ، قابل سنجش است . افزون بر این ، گزینش طبیعی قادر است فقط آن دسته از تفاوت هایی را که توراث پذیرند تضعیف یا تشدید کند .
یک موجود ممکن است از طریق تجارب شخصی در طول عمر خود دستخوش تغییراتی شود و چنین ویژگی های اکتسابی حتی ممکن است سبب سازگاری ارگانیسم با محیطش گردد ، ولی هیچ گونه شاهدی مبنی بر این که صفات اکتسابی می توانند موروثی شوند در دست نیست . ما باید سازش های یک ارگانیسم را که از طریق تلاش های خود کسب می کند ، از سازش های ذاتی که طی نسل های متوالی به عنوان نتیجۀ گزینه طبیعی در یک جمعیت ایجاد می شوند ، مجزا سازیم .
تأکید بر این نکته لازم است که ویژگی های گزینش طبیعی ، محلی و زمانی هستند . عوامل محیطی در محل ها و زمان های مختلف تغییر می کنند . سازش ممکن است در موقعیتی بلا استفاده یا حتی در شرایط دیگر مرگبار باشد . کیفیت موقعیت گزینش در تجربۀ معروف زیر مشهود است .
یکی از مستند ترین و کامل ترین تجربه هایی که دربارۀ گزینش طبیعی صورت گرفته است مربوط به شب پرۀ فلفل نمکی با نام علمی « بیستون بتو لاریا » است . در منطقۀ منچستر ، در سال 1848 ، شمار بیدهای تیره رنگ بسیار کم بود ولی در سال 1898 ، همین بیدها 99 % کل جمعیت شب پره ها را تشکیل می دادند . این امر ناشی از این بود که علت ملانیسم صنعتی* و آلوده شدن محیط زیست ، رنگ درختان « سپیدار » به تیرگی گراییده بود . ملانیسم صنعتی هم چنین بر صدها وگونۀ دیگر شب پرۀ در مناطق آلوده شده تأثیر گذاشت . شب پره های سفید در زمینۀ تیره تر بهتر رؤیت می شدند و توسط دشمنان خود ، مثلاً پرندگان ، صید شده و از تعدادشان کاسته می شد . شب پره های سیاه به دلیل سازگاری بهتر گزینش یافته و در نسل های پیاپی ، بر تعدادشان افزوده می شد . پس از پایان یافتن آلودگی و پاکیزه شدن محیط شب پره های « بیستون » دارای رنگ روشن مجدداً افزایش یافتند و به فراوانی اولیۀ خود رسیدند . این نکته که ملانیسم صنعتی مثالی از وراثت صفات اکتسابی نیس ، مهم است . محیط ، صفات مطلوب را خلق نمی کند ، بلکه فقط روی گوناگونی های موجود در جمعیت تأثیر می گذارد و از ماندگاری و زادآوری برخی نسبت به دیگران پشتیبانی می کند . گزینش طبیعی جمعیت ها را اصلاح می کند . در این مثال ، از زاد آوری شب پره های تیره رنگ حمایت می کند ، زیرا شب های
پره های روشن ِ قابل ِ رؤیت به طور گسترده ای توسط پرندگان خورده می شوند و در نتیجه زادگان کم تری را از خود به جای می گذارند
Biston betularia-1
* industrial melanism : تیره رنگ شدن تدریجی جمعیت ارگانیسم ها در مناطق صنعتی بر اثر دوده .
Populous alba-2
این عکس ها انواع رنگی بید فلفل نمکی ، بیستون بتولاریا را نشان می دهند . دانشمندان چنین در نظر گرفتند که بید تیره روی درختان غیر آلوده بهتر قابل رؤیت است ( قسمت چپ تصویر ) ، در حالی که بید روشن روی درختانی که بر اثر آلودگی صنعتی تیره شده اند مشخص تر است .
مثال شب پرۀ « بیستون » این تصویر را تأکید می کند که گزینش در حال حاضر نیز عمل می کند و گرایش به سازگار کردن موجودات با محیط محل زندگی آن ها دارد . گزینش طبیعی بر مبنای سودمندی بنا شده است ، از این رو ویژگی هایی را بر می گزیند که بهترین کارایی را برای موقعیت کنونی دارا هستند . با گذشت زمان ممکن ، است بر اثر تجمع تغییرات در جمعیت هایی که از لحاظ جغرافیایی مجزا هستند ، گونه های جدید به وجود آیند .
داروین متوجه شد که سهره های گلاپاگوس می بایست به چنین طریقی در تکامل یافته باشند . جزایر گوناگون گالاپاگوس سهره ها را از یکدیگر جدا نگاه داشته است و به این ترتیب به آن ها امکان واگرایی بخشیده یا آن ها را در مسیرهای تکامل جداگانه ای قرار داده است تا گونه های مجزایی را ایجاد کنند ( شکل 2 ـ 3 ) تکامل گونه های جدید در فصل گونه و گونه زایی به تفصیل مورد بحث واقع شده است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر